یکی از رخدادهای تلخ ایران درعهد قاجار، ماجرای
فروش دختران قوچانی به ترکمانان آنسوی مرز بود که در روزنامه های آن زمان ازجمله صوراسرافیل بازتاب یافت.
دهخدا به همین مناسبت
تصنیف "خدا کسی فکر ما نیست" را سرود و به جای مقالۀ طنزچرندپرند در شماره ی۴ صوراسرافیل چاپ کرد.
این شعر به صورت نمایشنامه ی منظوم است و دهخدا در ابتدای آن، چنین نوشته است:
«کنسرت ایرانی که دختران قوچان در قهوه خانه ی آواز 'کافه شانتان' تفلیس به خواهش روسها و ترکمن ها به وزن تصنیف 'ای خدا لیلی یار ما نیست' داده اند». (دیوان دهخدا، به کوشش محمددبیرسیاقی، ص۱۳
به گفتۀ دبیرسیاقی در پاورقی صفحۀ13 دیوان دهخدا، این تصنیف اولین سخن منظومی است که از دهخدا در دست است.
عکس شعر رو همراه با متن از دیوان دهخدا برای مطالعه میذارم و در پست بعد، ویس مربوط به این قسمت رو از کتاب مردی برای تمام فصلهای ما ارسال می کنم. (نسرین زبردست)
دخترها هم آواز:
بزرگان جملگی مست غرورند
خدا کسی فکرما نیست
ز انصاف و مروت، سخت دورند
خدا کسی فکرما نیست
رعیت، بیسواد و گنگ و کورند
خدا کسی فکرما نیست
هفده وهجده و نوزده و بیست
ای خدا کسی فکرما نیست
فلک دیدی به ما آخِر چه ها کرد
خدا کسی فکرما نیست
ز خویش و اَقرَبا ما را جدا کرد
خدا کسی فکرما نیست
جفا بیند که با ما این جفا کرد
هفده وهجده و نوزده و بیست
ای خدا کسی فکرما نیست (ص13)
گر از کوی وطن، مهجور ماندیم
خدا کسی فکرما نیست
وگر از هجر او رنجور ماندیم
خدا کسی فکرما نیست
نپنداری ز عشقش دور ماندیم
خدا کسی فکرما نیست
هفده وهجده و نوزده و بیست
ای خدا کسی فکرما نیست
&nbs تخم مرغ های عجیب یک مرغ...
ادامه مطلبما را در سایت تخم مرغ های عجیب یک مرغ دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : m3maxnzg بازدید : 10 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت: 11:55